می نوازم با دلم سنتور . باور میکنی ؟ دستگاه دلکش ماهور . باور می کنی ؟ پشت ابرتیره گی ها نور پنهان کرده اند چهره ام در سایه ها مستور. باور می کنی ؟ عشق یک پرده کشید و دیده گانم کور شد پیر کنعانم دو چشمم کور. باور می کنی ؟ همچو موسی می کنی اعجاز و من بی اختیار گم شدن در غار های طور. باور میکنی ؟ مستم اما لب نیالایم به هر پیمانه ای چون دلم شد خوشه ی انگور . باور میکنی ؟ نام شیرینت برای من تداعی میکند طعم داغ اشک های شور . باور میکنی ؟ برج و باروی دژ مهر تو یعنی قبله گاه در وجودت می شوم محصور . باور می کنی ؟ لحظه ای از حس تکریم تو غافل نیستم می شوم با بندگی مغرور . باور میکنی؟
هدیه ای است به تو .نمی دانم کجای این سرزمین وزیر کدامین اسمان هستی .تو هم مرا یاد میکنی .
باز کن پنجره را که نسیم روز میلاد اقاقی ها را جشن میگیرد......